روزهای خوب ماه رمضان جبهه
در این روز که برابر بود با20 اردیبهشت سال 66، در خط پدافندی جاده خندق مستقر بودیم. وقتی وارد این جاده شدم، به یاد دوستان شهیدم افتادم که در سالهای 63و 64 و 65 در گردانهای کربلا و امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و با هم در این خط پدافندی بودیم. خیلی از اونها در عملیاتهای بدر و کربلای یک و چهار و پنچ و والفجر 8 به شهادت رسیده بودند و جایشان در این مقطع از حضور گردانمان خالی بود.
من در این روز خیلی حال و هوای خوبی نداشتم و یاد شهیدان امان را گرفته بود. عصر همین روز من به همراه بچه های دسته رزمی به پاسگاه آبی صفین رفتیم تا بچه های گردان قمر بنی هاشم(ع) برای استراحت به عقبه جبهه بروند. در این روزها خیلی از بچه ها روزه بودند و در اون گرمای طاقت فرسای جنوب کشور، اون هم جزیره مجنون تحمل تشنگی خیلی سخت بود. خلاصه بعداز سوار شدن به قایق و گذر کردن از آبراه های مختلف به پاسگاه صفین رسیدیم. این رو یادم رفت بگم قبل از رسیدن به پاسگاه باید ملوان، موتور قایق رو خاموش می کرد و باقی مانده راه رو باید پارو می زدیم و این کار رو شهید بزرگوار حمیدرضا ناظری و یکی دیگر از دوستان انجام دادند. من رو کردم به شهید حمیدرضا گفتم اجازه بده من کمکت کنم، آخه تو روزه ای و در جواب من گفت:«فدای سر حضرت عباس».
به پاسگاه رسیدیم. از قایق که پیاده شدیم و بعد از احوالپرسی از دوستانمان، وسایل را تحویل گرفتیم و خداحافظی کردیم. یکی از دوستان که آخرین نفر بود، سوار شد و رو کرد به من و گفت:«در این ماه در این پاسگاه سعی کنید میهمان خوبی باشید. صاحب خونه خوب صاحب خونه ایست». این حرف رو زد و رفتند و جگر من رو آتش زدند. من که داغون بودم خیلی بدتر شدم.
در ماه رمضان در جبهه برای افطاری نون داغ بربری و سنگگ و حلیم و آش و سوپ موجود نبود. یادم هست برای افطاری دسته ما نون لواش و یک مقدار پنیر و یک جعبه خرما دادند و در درون سنگرها هم تعدادی کمپوت و کنسرو بود.
نزدیک غروب آفتاب شهید ناظری رو در سنگر تیربار دیدم که داشت قرآن می خوند. نزدیکش شدم و وقتی به چشمانش نگاه کردم خیس بود و آهسته گفت:«یادت هست شهید علی زلالی چطوری شهید شد»؟ گفتم آره. خیلی مظلومانه و فقط و فقط بر اثر یک ترکش به کشاله ران سمت راست. چون قایق حمل مجروح دیر رسید. آخه اون شب قایقی که برای حمل مجروح میومد تا علی رو به عقب ببره، وسط آبراه مورد اصابت خمپاره 60 قرار گرفته بود و علی هم به شهادت رسید. من این حرفها رو که میزدم شهید ناظری اشک میریخت و زیر لب حرفهایی می زد(یادش گرامی باد).
حالا منظور من از بیان این خاطره این است که در جبهه برای افطار، سفره ای رنگی مانند سفره های رنگی افطاری های امروزی پهن نمی کردیم. بر سر سفره افطار بچه های رزمنده، مقداری نان لواش که دو یا سه روز گذشته پخت شده بود به همراه مقداری پنیر و خرما و آب وجود داشت که آب خیلی هم خنک نبود. چون شدت گرما در این فصل از سال و رطوبت بالای جزیره مجنون، مقدار یخ سهمیه را به سرعت آب می کرد و اگرتوان این بود، بر روی پل نصب شده اجاقی درست می کردیم و با کتری کمی چای درست میکردیم. این مراسم افطاری بود! اما برای سحر ساعت 10شب قایق تدارکات برای بچه ها سحری می آورد، اون هم اگر میان راه غرق نمی شد و به پاسگاه می رسید. مقداری یخ می آوردند و غذا که اون هم قیمه پلو بود در داخل ظرفهای یغلبی که ظروف مخصوصی بود سرد و بدون سالاد و دسرهای مختلف.
در پایان باید به این مورد هم اشاره کنم بچه هایی که در طول روز روزه بودند، بیشتر در سنگرهای نگهبانی مشغول خدمت بودند. بعضی از بچه ها هم با جزء خوانی قرآن سعی داشتند خود را بهتر به خدا نزدیک کنند.
حال در این قصل از سال که مرداد ماه است و شما مشغول عبادت و روزه داری هستید، این را بدانید که درست است که دور و بر شما آّب گنده هور و رطوبت بالای جزیره و سنگر نگهبانی و استراحتتان بر روی پل قرار ندارد که هر لحظه منتظر نیروی غواص دشمن باشید؛ اما امروز دور و بر تو و من را جزیره ای از شبهات و یاوه گویی ها و پلهای خطرناک که پر از ظواهر رفاه طلبی است احاطه کرده و خیلی ها بدنبال بزرگ جلوه دادن تحریم ها هستند و دائم در گوش خیلی از جوانان می خوانند که ایران برای چه انرژی هسته ای می خواهد؟ چرا با آمریکا و اتحادیه اروپا کنار نمی آیند...؟ اما عزیزان این را بدانید جوانان آن روز تحت هر شرایطی به تکلیف خود عمل کردند و این را فراموش نکردند که باید امام زمان خود را که وسط میدان ایستاده است یاری و حمایت کنند تا مبادا بار دیگر واقعه عاشورا تکرار شود. یادمان باشد همه این عزت و اقتدار ایران و ایرانی مدیون جانفشانی شهداست. عزیزان، منشور سیاسی این کشور قانون اساسی جمهوری اسلامی است اما منشور معنوی این نظام، وصیت نامه شهدای گرانقدر مان است.
در لیالی قدر که سالروز تولد قرآن است برای سلامتی و فرج امام زمان و سلامتی رهبر فرزانه انقلاب و عاقبت بخیری همه مردم ایران اسلامی دعا کنیم.