قطاری با مسافران با معرفت
در دوره ی جوانی برای اینکه بتواند در راه مبارزه با نفس خودش، بهترین راه ها را کسب کند از شهر محل سکونت خود به شهرستان شوشتر رفت تا از محضر استاد بزرگ اخلاق آیت الله شوشتری بهره بگیرد وقتی در پای استاد زانوی ادب زد از استاد پرسید بهترین راه نزدیک شدن به خدا چیست؟
استاد اخلاق در جوابش گفت: سید جوان، هر وقت نمازت را می خوانی در حالت رکوع ذکر آن را سه بار تکرار کن و همچنین در سجده هم ذکر سجده را سه بار تکرار کن و در آخر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) را بگو و بر این کار مداومت داشته باش.
آره سید حسین علم الهدی را می گویم همان جوان با معرفتی که در دوران جوانی استاد تفسیر قرآن و نهج البلاغه حضرت امیرالمومنین علی(ع) بود.
صحبت از جوانی است که او هم افسر جنگ سخت و همچنین فرمانده ی جنگ سخت بود. آری وقتی سید حسین در شهر مشهد مشغول کسب علم بود. دشمنان اسلام به ایران تجاوز کردند و خبر به حضرت روح الله رساندند که شهر اهواز در حال سقوط است و ایشان فرمان دادند که: مگر جوانان اهواز مرده اند که اهواز سقوط کند..........
این خبر برای آقا سید حسین به منزله حکم شرعی تلقی شد و با یک برنامه ریزی تعدادی از افسران جنگ سخت را که دارای بینش بسیار دقیق از دین اسلام بودند را جمع و جور کرد و با یک قطار از شهر مشهد عازم مناطق جنوب کشور یعنی استان خوزستان شدند.
در اینجا بهترین وصف از آن جمع با معرفت، توصیف امام الخامنه ای است که بیان می دارند: ...عصر روز 15 دی ماه سال 59 این جوانان را دیدم که با داشتن روحیه ای بسیار قوی و با سلاح ایمان برای عملیات در منطقه هویزه آماده بودند.
در چند روز گذشته امام الخامنه ای در پیام خود به کنگره شهیدان استاد مازندران به این موضوع اشاره داشتند که : ............ کسی توجه به این مطلب نمی کند که اینها که بودند؟ چه بودند؟ یک جوان 27 ، 28 ساله و حداکثر سی ساله در وقت شهادت .......... او از کجا شروع کرد که به اینجا رسید؟ در چه مدتی به انجا رسید؟ این خیلی مهم است.
بله هر سال دی ماه که می رسد نسل جوان خصوصا دانشجویان که افسران جنگ نرم این عرصه هستند به یاد شهیدان دانشجوی عملیات نصر در منطقه هویزه می افتند اما موضوعی که شاید کمتر بدان پرداخته می شود این است که حضرت امام الخامنه ای بیان داشتند، این موضوع می باشد که واقعا اینها از کجا شروع کردند؟ سید حسین علم الهدی از نوجوانی شروع کرد و از منظر دین همه ی کارهای خودش را برنامه ریزی کرد برای او دین اسلام مهمترین دغدغه بود او با فراگیری علم قرآن و نهج البلاغه به مبارزه ادامه داد تا جایی که او معرف قرآن بود تا اینکه خود قرآن معرف او شد.
در اینجا لازم است بگویم همگی بیاییم به این سخن گوهر بار امام الخامنه ای توجه ویژه کنیم این جوان هایی که در دوران انقلاب و دفاع مقدس به عنوان استراتژیست شدند از کجا شروع کردند تا به این درجه و مقام رسیدند؟
یکی از مواردی که می توان شهید سید حسین و یاران شهیدش را بهتر بشناسیم این است که در اوایل دی ماه سال 59 رادیو های بیگانه دشمن خصوصا رادیو بغداد به تبلیغ این موضوع پرداخته بود که عشایر منطقه خوزستان خصوصا عشایر شهرهای هویزه و سوسنگرد و بستان از ورود سربازان عراقی استقبال کردند و این مردم که نمایندگان مردم عرب خوزستان هستند مخالف انقلاب اسلامی می باشند در اینجا خوب است به موقعیت شناسی سید حسین اشاره کنم که ایشان و دوستان با معرفتش در تاریخ دهم دی ماه سال 59 به یک حرکت انقلابی عشایر عرب منطقه را جمع می کند و به دیدار امام روح الله می روند که برادر صادق آهنگران در آن دیدار به یاد ماندنی نوحه ی: ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود، را در محضر آن عزیز سفر کرده خواندند و این درایت سید حسین و شهید حسن قدوسی آن تبلیغات غلط و دروغین دشمنان را خنثی کرد.
سید حسین ها را می توان از منظرهای مختلف شناخت، مثلا : از منظر خودسازی خود، راه کسب علم و معرفت، مسئولیت پذیری، و خدمتگزاری صادقانه مورد مطالعه قرار دهیم تا بتوانیم با شناخت راه و سبک زندگی آنان، ما هم در این مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی پا در رکاب ولی امر امام الخامنه ای در راه اعتلای دین اسلام از جان دریغ نکنیم.
در پایان یاد و خاطره همه ی شهیدان خصوصا شهدای عملیات نصر(هویزه) شهید سید حسین علم الهدی و یاران با معرفتش و شهدای بسیج؛ ارتش، عشایر، سپاه، را گرامی می دارم.