یک نکته ظریف، از جناب ظریف
روز گذشته جناب دکتر ظریف سر سلسله تیم مذاکره کننده به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه تهران به این دانشگاه آمده بود و به بیان اتفاقات توافق ژنو پرداخت که در این مجال خیلی دوست ندارم به مسائل حاشیه ای این نشست بپردازم و همین قدر بگویم که برای میزبانان این جلسه باید تاسف خورد، که واقعا در بعضی مواقع متوجه نشدم این سالن محل سخنرانی است یا سالن.....؟!!!!!
در وقت مقرر جناب مجری پشت میز میکروفون دار قرار گرفت و شروع به تعریف و تمجید کرد که با سوت و کف بعضی از افراد متاسفانه سواری دهنده به بعضی از جریانات مجهول که دارای تفکرات نخ نما شده بودند از جناب دکتر ظریف سر سلسله تیم مذاکره کننده دعوت به عمل آمد و ایشان بدون هیچ احساس کمر دردی با تشویق حاضران به محل در نظر گرفته شده مستقر شد و شروع به حرف های تکراری روزهای گذشته کردند، راستش کنار من چند تن از دانشجویان با شور و شعور حسینی بودند در یک لحظه نا خود آگاه برگشتم و گفتم بابا این حرف ها که تکراریست حرف جدید بزنید و لطفا متن کامل توافق را برای این حضار بخوانید که مورد تایید قرار گرفت، اما کسی گوش نکرد.
من هم به ناچار نشستم به حرف های این فرزند انقلاب گوش دادم. اگر چه ما بین سخنان جناب دکتر، بعضی ها شروع به سوت و کف زدن می کردند، خیلی نمی شد به سخنان ایشان توجه کرد اما جناب دکتر در میان مطالب خود به نکته ای ظریف اشاره کرد که من هم بیان ایشان را تایید کردم و در همین حین یکی از دانشجویان رو کرد به من و گفت : استاد چی را دارید تایید می کنید؟ و من در جوابش گفتم باشد آخر جلسه برایتان توضیح می دهم.
جناب دکتر ظریف به نکته ی ظریفی که اشاره کردند، این بود که گفتند : دانشجویان عزیز حرف من را قبول داشته باشید و بدانید آمریکایی ها از اینکه ایران دارای موشک و سلاح های تازه ساخته شده باشد هراسی ندارند، بلکه آن ها از مردم ایران می ترسند. آن ها از این ملت بزرگ می ترسند و از این مردمی که تعیین کننده ی اهدافشان هستند، می ترسند و به نظرم این مطلب بسیار مطلب به جا و موثر این نشست بود، چرا؟
چون یاد حرف خانم رایس وزیر وقت امور خارجه آمریکا افتادم که بعد از سمت وزارتش عنوان کرد و گفت : در سال 84 برای حمله نظامی به ایران به همراه وزیر امور دفاع و رئیس ستاد ارتش آمریکا به اتاق رئیس جمهور بوش رفتیم و 4 نفرمان به این نتیجه رسیده بودیم که باید به ایران حمله ی نظامی کنیم. در یک لحظه پرزیدنت بوش از من سوال کرد آیا تمام راه های دیپلماسی آماده است در اینجا بود که یک لحظه گفتم : پرزیدنت فقط یک مشکل بر سر راه داریم و آن اینکه جامعه ی ایرانی توان روزی دو هزار کشته را دارد اما این توان در جامعه ی غرب و متحدانمان و جود ندارد.
البته ناگفته پیدا بود که جناب ظریف اگرچه در سال های طلایی ایران ( دوران دفاع مقدس ) در حال تحصیل و رسیدگی به امور سیاسی ایران در آمریکا بودند !!! کاملا از این نظریه خانم رایس مطلع بودند که ایرانی ها در شب های عملیات های مختلف در مناطق غرب و شمالغرب و جنوب کشور درسی فراموش ناشدنی به دشمن داده اند و در طول این 1347 کیلومتر خط دفاعی با دشمن به دنیا تفهیم کردند که این بار دیگر سر امام شیعیان به سر نیزه نخواهد رفت و این بار نوبت به نیزه نشان دادن سر یزیدیان زمان است.
بله این نکته ظریفی بود که جناب ظریف عنوان کردند اما نمی دانم چرا این را در ادامه نفرمودند که این اقتدار نظام اسلامی که امروز در میان سایر ملل های منطقه و فرا منطقه می درخشد مرهون و مدیون مدیریت امام روح الله و فرزند خلف ایشان امام الخامنه ای و رشادت و ایثار و از جان گذشتن افرادیست که امروز مانند ستاره راه درست زیستن، می باشند و ای کاش این فرزند انقلاب که در واقع این لقب بسیار بزرگی است عنوان می کردند که همه ی این برو، بیا و بگیر و ببند دولت یازدهم در این روزها مدیون و مرهون شهیدان و ایثارگران می باشد.
یادی که در دل ها هرگز نمی میرد، یاد شهیدان است...